وصیت نامه شماره 50
آتشفشان
حس غریبی دارم
مثل آتشفشان خاموش
که سال ها آرام خوابیده بود
حالا روشن شده است
قلبم در زیر استخوان ها
می تپد
تند و داغ تر، از عمق وجود
حس غریب دوست داشتن
حسی که سال ها خاموش بود
حالا روشن شده
عمیق و شدید تر
با داغی که گرم میکند
نمی سوزم ، پخته تر میشوم
نمیدانم اسمش را چه میشه گذاشت
اما دیوانه است
مثل فوران آتش از دل سنگ
آرام پیش میرود
گرم و دل نشین تر میکند این زندگی را
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 9:32 توسط گم
|